تشابه ادیان توحیدی تحرف کتاب مقدس و تحریف قرآن
استاد حسین نقوی
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره قم
مجموعه کامل یازده جلدی تاریخ تمدن ویل دورانت
مهمترین اثر ویل دورانت تاریخ تمدن، مجموعه کتابی ۱۱ جلدی است که با همکاری آریل دورانت، همسرش نوشتهاست. وی در این کتاب توانستهاست با استفاده از آثار مورخان دیگر -از هرودوت تا آرنولد توینبی- که از ابتدای تاریخ مکتوب بشر تا کنون زیستهاند، مکتب نوینی از تاریخنگاری را بوجود آورد. این مجموعه ناتمام است. دورانت میخواست نگارش آن را تا تاریخ معاصر غرب (تا سال ۱۹۳۳) ادامه دهند اما با مرگ هر دو، مجموعه تاریخ تمدن فقط تا جلد یازدهم که اختصاص به دوران ناپلئون دارد پیش رفت
زندگینامه جورج سیل
سیل، جورج ، خاورشناس انگلیسی. وی در حدود سال ۱۱۰۹/ ۱۶۹۷ در شهرستان کنت به دنیا آمد. دیون¬پورت زمان تولدش را اندکی پیش از پایان قرن یازدهم /هفدهم دانسته است (قرآن، ترجمۀ سیل، زندگی¬نامه¬¬، ۱۹۲۳، ص۲۱).سیل در مدرسۀ کینگز در کانتربوری درس خواند.
وکیل دعاوی بود. ولتر در فرهنگ فلسفی خود ادعا کرده که سیل ۲۴ سال در عربستان و اطراف آن زیسته و همانجا زبان و رسوم عرب را فرا گرفته (ذیل” هاروت و ماروت”)، اما دیون¬پورت این ادعا را رد کرده و آن را افسانه ¬خوانده است (قرآن، ترجمۀ سیل، زندگی¬¬¬نامه، ۱۹۲۳، ص۲۱). سیل ،افزون بر فراگیری علم حقوق ،به یادگیری زبانهای جدید و کهن شرقی روی آورد.
زبان عربی را از سلمون نگری (اهل دمشق (و دانشمندی یونانی به نام دادیتچی (اهل حلب) آموخت ( فرهنگ زندگی نامۀملی ، ذیل مدخل). وی به حدی در زبان عربی مهارت یافته بود که در۱۱۳۹/ اوت ۱۷۲۶، انجمن ترویج دانش مسیحی او را برای تصحیح ترجمۀ عربی عهد جدید برگزید. سیل در نوامبر همان سال به عضویت این انجمن درآمد و تا ۱۱۴۷/۱۷۳۴ عضو آن بود.
http://olama-orafa1393.ir
دانشکده الهیات ومعارف اسلامی
ضرغام گرجی پور؛ محمدعلی چلونگر؛ علیرضا ابطحی
نویسندگان | |||||||||||
ضرغام گرجی پور ؛ محمدعلی چلونگر ؛ علیرضا ابطحی | |||||||||||
1دانشجوی دکتری گروه تاریخ، واحد نجفآباد دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد | |||||||||||
2دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه اصفهان | |||||||||||
3استادیار گروه تاریخ واحد نجفآباد دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد | |||||||||||
چکیده | |||||||||||
از نیمۀ دوم قرن اول هجری به بعد، فرق و مذاهب مختلف کلامی شروع به رشد کردند. یکی از این جریانهای فکری معتزله بود که تا اواسط قرن سوم هجری روابط چندان مطلوبی با شیعه نداشت؛ بنابراین تا این برهه از زمان بسیاری از رهبران دو گروه ردیههای فراوانی بر آثار همدیگر مینوشتند که هدف آنها از این عمل، دفاع از اصول اعتقادی مکتب خود بود که در بسیاری از موارد با تعصب و چشمپوشی از حقیقت نیز همراه میشد. اما از نیمۀ دوم قرن سوم هجری خصوصاً با روی کار آمدن حکومت شیعی آلبویه این جریان فکری به گونهای دیگر طی طریق کرد و روابط فکری معتزله با شیعه بسیار به هم نزدیک شد بهطوری که بسیاری از شیعیان از استادان معتزلی علم فراوانی کسب کردند و بعضی از معتزلیان مثل راوندی و ابوعیسی وراق به شیعه گرویدند و اصطلاح متشیعۀ معتزله در این عصر، اصطلاحی رایج که به معتزلیانی که به شیعه گرایش پیدا کرده بودند، اطلاق میشد. همچنین بسیاری از بزرگان معتزله با رهبران فکری شیعه مثل شیخ مفید، خاندان نوبختی و... تعاملات مختلفی برقرار کردند که این تعاملات هرگز به خشونت نگرایید و هر دو گروه ، نظریات هم را با تسامح و تساهل میشنیدند. در نگاه کلی، در قرن چهارم هجری معتزله و شیعه خصوصاً شیعۀ زیدیه تأثیر متقابلی بر یکدیگر برجا گذاشتند. | |||||||||||
کلیدواژگان | |||||||||||
آلبویه؛ شیعه؛ صاحببن عباد؛ قاضی عبدالجبار؛ قرن چهارم هجری و معتزله | |||||||||||
مراجع | |||||||||||
|
دانشکده الهیات و معارف اسلامی
جعفر فلاحی
استادیار گروه ادیان و عرفان دانشگاه سمنان | |||||||||||
چکیده | |||||||||||
ظهور حزب نازی، بهقدرت رسیدن و جنگافروزی آنها، تنگنایی دشوار برای مردم اروپا و آلمان بهوجود آورد. کلیساهای آلمان در این دوره با آزمونی دشوار روبهرو شدند. کارنامۀ کلیساهای پروتستان آلمان در این دوره جالب توجه است. ظرفیتها و کمبودهای الهیاتی کلیساها در این بحبوحه آشکار شد. در کلیسای پروتستان جنبشهای مسیحیان ژرمن و کلیسای معترف ظهور کردند، که بهترتیب به حمایت و مخالفت با رژیم نازی پرداختند. تبعیت از حکومت و مخالفت با یهودیان پیشزمینهای در الهیات لوتر داشت که در این دوره آسیبهای خود را نشان داد. بعضی از متألهان و شبانان کوشیدند ضعفهای الهیاتی را برطرف کنند؛ الهیات کارل بارت و دیتریش بونهوفر و بیانیۀ بارمِن از این جهت حایز اهمیت هستند. این تلاشهای الهیاتی در پی اصلاح برخی موانع الهیاتی یا سوءبرداشتها از مسیحیت در راه مبارزه با حاکمان ستمگر بودند. کوتاهی در قبال کشتار یهودیان، ضعفی آشکار در کارنامۀ کلیسا بود. ظهور رژیم نازی در آلمان پیامدها و درسهای آموختهای را برای کلیسای آلمان برجای نهاد. نزاع ایمان و هراس در سطوح جمعی و فردی آشکار بود. تکیه بر کتاب مقدس در این دوران خود سنتی را برجای نهاد که تا مدتها بعد مورد استفادۀ کلیسا قرار گرفت. | |||||||||||
کلیدواژگان | |||||||||||
الهیات پروتستان؛ بیانیۀ بارمن؛ دیتریش بونهوفر؛ کارل بارت؛ کلیساهای پروتستان آلمان؛ کلیسای معترف؛ مسیحیت و حزب نازی و یهودستیزی در آلمان نازی | |||||||||||
مراجع | |||||||||||
|
حضرت استاد حسین توفیقی(حفظه الله)
فایل ترجمه کتاب مقدس
مخصوص طلاب گرامی
به زودی خریدآنلاین افتتاح خواهد شد
همانطوری که می دانیم مسیحیت یا دینی که توسط عیسی مسیح آورده شده، کتابی دارد که نام آن "کتاب مقدس" است.
کتاب مقدس شامل دو بخش عمده بنام "عهد عتیق" و "عهد جدید" می شود.
عهد عتیق کتاب یهودیان می باشد و مسیحیان عهد عتیق و عهد جدید را هر دو با هم به عنوان کتاب مقدس قبول دارند. یهودیان اما عهد جدید را جزو کتاب آسمانی دین خود نمی دانند.
عهد عتیق
عهد یعنی پیمان و عتیق یعنی قدیم. معنای آسان تر و روان تر عهد عتیق "پیمان قدیم" می باشد. مسلمانان این کتاب را با نام "تورات" می شناسند.
این کتاب، کتاب مقدس یهودیان می باشد و مسیحیان نیز آن را همراه با عهد جدید، کتاب مقدس خود قبول دارند.
یهودیان معتقد هستند که عهد عتیق، عهد و پیمانی است که خداوند با ابراهیم پیامبر بست. سرگذشت ابراهیم پیامبر علاوه بر کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان در کتاب مقدس مسلمانان یعنی "قرآن" نیز آمده است. موسای پیامبر، پیامبر یهودیان می باشند.
عهد جدید
عهد جدید بخش اصلی کتاب مقدس مسیحیان می باشد. طبق باور مسیحیان، خداوند پس از موسای پیامبر، با عیسی مسیح عهدی جدید بست و کتاب عهد جدید نیز از همین عهد و پیمان گرفته شده است.
عهد جدید به "انجیل" معروف است.
انجیل دارای چهار نسخه می باشد که توسط حواریون یا همراهان عیسی مسیح نگاشته شده است. این چهار انجیل سرگذشت عیسی مسیح پیامبر را روایت می کنند.
"متی"، "مرقس"، "لوقا" و "یوحنا" این چهار انجیل می باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سِحر و جادو از آن جهت که اسرارآمیز است در عرفان یهود، بسیار حائز اهمیت است. تأملات عرفانی در تَلمود عمدتاً بر محور مَعسه برشیت (فعل آفرینش) و مَعسه مرکاوا (عرابۀ الهی) است.
سِحر و جادو از آن جهت که اسرارآمیز است در عرفان یهود، بسیار حائز اهمیت است. تأملات عرفانی در تَلمود عمدتاً بر محور مَعسه برشیت (فعل آفرینش) و مَعسه مرکاوا (عرابۀ الهی) است. مَعسه برشیت موجب اندیشه کیهان شناختی و کیهان آفرینی گردید و معسه مرکاوا در توصیف رؤیای حزقیال استوار است و نقش ثمربخشی در تأملات در باب اسرار و صفات ذات الوهیت دارد. ( یهودیت بررسی تاریخی، ص 271)
شواهد درون مایههای عرفانی (نظری و عملی) یا عرفان آمیخته با سحر و جادو به فراوانی در ادبیات تلمودی یافت میشوند. ( یهودیت بررسی تاریخی، ص 271)
یکی از اهداف بسیار مهم عارفان یهودی در سیر و سلوک، ورود به تالارهای آسمانی (هخالوت:(Hekaloth ) است.
برای عروج به تالارهای آسمانی، عرفای مرکاوا که یورده مرکاوا (کسانی که در عَرابه فرود میآیند) نامیده میشوند باید دورهای سخت از اَعمال و ریاضتهای شاق مانند غسل و روزههای طولانی را انجام دهند و به نامهای سرّی خداوند و فرشتگان او متوسل شوند و سرانجام خود را برای حالات خلسه، شور و جذبهی عرفانی آماده سازند که به نوعی استحاله منتهی میشود و در آن جسم تبدیل به آتش می گردد. پس از این مرحله عارف تصور میکند که به هفت تالار آسمانی پذیرفته شده است و اگر شایستگی کافی داشته باشد «با مشاهدهی عَرابه الهی» پاداش داده میشود و نیز در همان زمان با رازهای آینده یا اسرار جهان عِلوی آشنا میگردد. ( یهودیت بررسی تاریخی، ص 272)
«گرشوم شولم»[1] میگوید: «آنان که از آزمون ورودی میگذشتند حائز ارزش تلقی میشدند تا «نزول» به مرکاوا یا عرش را تجربه کنند ولی می بایست مُهتدی گردند تا از خطرات فراوان در طیّ هفت قصر آسمانی بگذرند…» (کتاب هخالوت اکبر عناوین صعود را در خلال هفتآسمان شرح نمیدهد بلکه در خلال هفت قصر بیان میکند که در قلل مرتفع آسمان قرار دارند)…
میزبانان یا «محافظان دروازه» مانع از ورود نفس به تالارهای آسمانی میشوند. یک مُهر جادویی ساخته شده از اسم اعظم خداوند یا اسم مکنون وی وجود دارد که [عارف] به مدد آن با شیاطین و ملائکه دوزخ به ستیز میپردازد.
در هر مرحلهی صعود، مُهری جدید نیاز است که سالک باید آن مُهر را بر خود بزند، بر طبق نقل یک قطعه از شرح مزبور: « او به آتش و شعلهی آن فرو نخواهد افتاد و در گرداب و طوفان که در اطراف حضرت توست، غرق نخواهد شد، ای حضرت حق و کبریای متعالی» (جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ص 98-100)
شولم میگوید: « در هخالوت اکبر آمده است، همه مُهرها و نامهای مکنون از عرش اشتقاق مییابند. یعنی جایی که جملگی «شبیه ستونهای آتش در اطراف عرش آتشین» حضرت خالق قائم است…
این نیاز روحی برای طی سفرش [سفر کابالیست] است که موجب پدید آمدن این مُهرها شده است و کار آنها دو چیز است: 1- مانند سپر محافظتی میباشند. 2- به عنوان اسلحه جادویی به کار میروند.
در طی منازل، همین که قوای وی [سالک] کاسته میگردد قوت جادویی فزونی مییابد و ایماء و اشارات جادویی، منزل به منزل بیشتر میشود» (جریانات بزرگ در عرفان یهودی،ص 100)
گرشوم شولم بیان میکند: « این حقیقت، مبیّن وفور عناصر جادویی در لابلای متون هِخالوت است… کهنترین اسناد در این میان، یعنی کتاب «هِخالوت اصغر» مملوّ از این مباحث [جادو] است…
فرشتگان و اولیاء کِبار بر ضدّ سالک طوفان و وِلوله برپا میکنند تا او را از رسیدن به مقصود دور کنند. آتشی که از بدن سالک به بیرون، سَر [شعله] میکشد، تهدیدی است که او را به کام خود میبلعد.
کانال ادیان
تلمود، به عنوان مجموعه عظیم و اصلی فقه یهود، در طول تاریخ در نظر غیریهودیان از یک سو به علت ساختار گسترده و منسجم فقهی، حقوقی و اخلاقی آن مورد مدح و احترام بوده و از سوی دیگر به علت لحن صریح آن در موضعگیری در برابر غیریهودیان (که در زمان شکلگیری آن در حدود 2000 سال پیش عموما کافران را شامل میشد) و حتی سختگیری نسبت به یهودیان غیرملتزم به شرع یهود، مورد انتقاد، عتاب و حتی توهین قرار گرفته است.
نقل قولهایی ناقص و حتی تحریف شده به تلمود و آیین یهود منسوب و متعاقب آن، امواج توهین و استهزا به این کتب به عنوان مرجع احکام دینی یهودیان از سوی رسانهها، نشریات و کتابها به سوی افکار عمومی بیخبر از واقعیات ارسال میشد.
متاسفانه توان علمی و فرهنگی جامعه کلیمیان ایران در این سالها در حدی نبود که بتواند با اقدام اساسی فرهنگی (که مهمترین آن تالیف کتابی مناسب بود) این هجمه کذب به مقدسات خود و امنیت فرهنگی جامعه کلیمی را خنثی سازد. جوابیههای پراکنده به مطالب موهن نشریات (که حتی به مدارس نیز راه یافتهاند) و سخنرانیهای معدود در همایشهای دینی، حداکثر اقدام این جامعه در این زمینه بوده است.
خوشبختانه رویکرد مثبت جامعه ایرانی و محققان روشنفکر مسلمان در سالهای اخیر به واقعیات دیگر ادیان در رفع این کوتاهی جامعه کلیمی تا حدی تأثیر نهاده است که انتشار سیری در تلمود مهمترین این اقدامات است.
حجتالاسلام باقر طالبی دارابی از محققان برجسته حوزه ادیان و عضو هیئت علمی مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم، این کتاب را با دقت نظر و امانتداری کامل ترجمه کرده و پس از بازخوانیهای متعدد توسط تنی چند از صاحبنظران، آن را به دست چاپ سپرده است. وی در مقدمه کتاب ضمن آن که از یهودیت با عنوان «دینی که آموزههای مشترک آن با دین اسلام بیشتر از هر دین دیگری است» نام میبرد، کتاب و سنت اسلام را با شریعت مکتوب (تورات – عهد عتیق) و شریعت شفاهی (تلمود) در یهود مقایسه میکند.
طالبی دارابی در معرفی تلمود مینویسد: «تلمود نماد عقلانیت، تفکر، اجتهاد، فقه، کلام و در یک کلمه سمبل ادبیات دینی یهود است. سخن گفتن از تلمود، سخن گفتن از تاریخ اندیشه و فرآیند رو به رشد اجتهاد یهود است. تلمود اثری دیرپاست که ریشه در تاریخ و متن حوادث واقعه در زندگی پرمشقت یهودیان، به ویژه عالمان، فقیهان و حکیمان این قوم دارد...»
کتاب سیری در تلمود حاوی سه بخش شامل تاریخ شکلگیری و تدوین تلمود، ساختار و محتوای آن، و روشمندی مباحث تلمودی است که حجتالاسلام طالبی، سه قسمت فهرست بخشها و رسالههای میشنا و تلمود، نمایه و واژهنامه عبری را نیز به آن افزوده است.
ویراستاری واژگان عبری کتاب و تنظیم واژهنامه عبری پیوست آن را مهندس آرش آبائی و دکتر یونس حمامیلالهزار در انجمن کلیمیان تهران برعهده داشتهاند.
آئین قبالا همان عرفان یهود است
دکتر شیوا کاویانی، محقق، نویسنده، پژوهشگر و مترجم در زمینه های: فلسفه و عرفان، هنر، علوم فنی و علوم انسانی است. وی در شعر و ادبیات هم سررشته دارد و به سه زبان شعر میگوید. از فعالیتهای سال جاری ایشان سخنرانی درباره تاریخ علم، در رابطه با آلبرت اینشتین و فرضیه نسبت و دیالوگ دو طرفه میان نماینده دو گرایش فکری نیوتون و موبیلیتی در آلمان میتوان یاد کرد. او در تمام سخنرانی هایش در تمام جهان، پیام عشق را با خود به همراه میبرد و معتقد است که قبالا، رمز اصلی، یعنی عشق را که در مرکز تمام عرفان هاست، به همگان میشناساند و قبالیست میخواهد، رازهای کشف نشده طبیعت را بکاود تا به دانش خدمت کند و رازهای نهفته در تورات را دربیاورد و در برابر دیدگان دیگران بگذارد. وی از راه کتاب زندگی میکند، بسیار ساده. رهروی است مثل «هِرْمِس» با کابالیستها، سرخپوستان دنیا و هندیها و ژاپنیها، چینیها و آئین دائو و به طور کلی آئینها و تمدنهای مختلف آشنایی دارد. همین حس پویایی ایشان، باعث نگارش کتاب: آیین قبالا (عرفان و فلسفه یهود) گشته است. قبالا، همان که یکی از آئینهای تفسیر تورات است و قبالیستها، که رمزورزی میکنند و از طریق رمزورزی، تورات را میشناسند.
از آخرین سخنرانی های دکتر شیوا کاویانی میتوان به سخنرانی ایشان در کتابخانه انجمن کلیمیان تهران در تاریخ 30/3/84 اشاره کرد که با استقبال علاقمندان روبه رو شد.
برای آشنایی بیشتر با کتاب آئین قبالا (عرفان و فلسفه یهود) گریزی به متن کتاب میزنیم.
واژه قبالا از ریشه عبری «قَبِلْ» به معنی قبول کردن، سرسپردن و دل سپردن است. و مجموعه تعالیم باطنی را دربر میگیرد. این واژه به گونههای مختلف هجی میشود. عموماً کابالا (Kabala) مورد نظر دانشمندان و دینشناسان بوده و قبالا (Qabala) مورد توجه معتقدین به علوم غریبه و نیز فراروان شناسان میباشد.
این کتاب، اولین کتاب با این عنوان است که در زمینه قبالا و حسیدیم در ایران منتشر میشود.
قبالا متعارف ترین اصطلاح سنتی به کار رفته برای آموزه های راز ورزانه یهودیت و عرفان یهود، به ویژه عرفان برآمده از سده های میانه تاکنون، میباشد. واژه قبالا، به مفهومی گسترده تر، به تمامی جریان های پیآیند رازورزانه یهودیت اشاره دارد که از پایان دوره معبد دوم پرورش یافته و سامان پویای تاریخ یهودیت شده است. قبالا پدیدهای یگانه است و نباید آن را همسان با مفهوم «عرفان» در تاریخ دین انگاشت. در واقع قبالا عرفان است، اما همزمان، دربرگیرنده دو مفهوم و معنای «رازورزی = نگرش اشراقی» و «یزدانشناسی» است. این بنپارههای عرفانی و رازورزانه، هر دو با مفهوم قبالا همسو هستند و گاه تا حد زیادی سبب آشفتگی ذهنی و برداشت مردمان میشود. از دید برخی قبالا، خِرَد، خودپدیدهای عرفانی انگاشته میشد. سنت اصلی عرفان یهود، آئین قبالاست. این آئین نشانگر سیر و سلوک راه مقدس زندگی است که با رهروی بر عارف گشوده میشود و دربرگیرنده دورنمایه یزدان شناسی و آفرینش شناسی است.
مهمترین سند مکتوب این آئین، کتاب: روشنایی (زُهَر) است که ابتدا به زبان آرامی، در اواخر قرن سیزدهم در اسپانیا نگاشته شد. این کتاب تفسیری روشنگرانه است بر تورات، بیانگر تعلیم عرفانی درباره گوهر ناشناخته یزدان، یزدانی که در غایت «نامتناهی» است و نمیتوان هیچ سخنی درباره او گفت.
بنیادیترین اندیشه های مکتبهای قبالایی در مهمترین و معروفترین کتاب آئین قبالا، یعنی کتاب زُهَر (Zohar) (روشنایی) به صورت مجموعه ای از رساله های عرفانی آمده که در میان قبالاهای کاستیلی نخستین سالهای 1280 دست به دست میشد. از پی آن، بین سالهای 1285 و 1335، قبالیستها کتابهای بسیاری را براساس متن زُهَر ترجمه، تفسیر و اقتباس کردند که به ویژه به پذیرش این متن به مثابه کتاب مقدس خدمت بزرگی کرد.
پس از میانه سده سیزدهم، قبالیستها، سلسله مقالاتی را پدید آوردند که راه و روشهای طریقه های دستیابی و تجربه های وجدآمیز را مورد بحث قرار میداد و تجربه هایی این گونه را توصیف میکرد.
با این همه قبالا یکی از شیوه های فکری در اندیشه یهودیت است که مورد قبول بسیاری از علما و اندیشمندان یهودی نمیباشد و آن را جریانی انحرافی از یهودیت فقهی و حاخامی میدانند و حتی آشنایی با این شیوه فکری را برای یهودیان توصیه نمیکنند.
نماز در ادیان مختلف
استاد حسین انصاریان
از آنجائی كه خداوند سرشت انسان را خداپرست آفریده و خداشناسی و خداگرایی فطری است، لذا بشر در طول تاریخ همواره به دنبال پرستش و عبادت معبودی بوده است كه مظهر و نمود عینی آن عبادت در ادیان الهی در نماز تجلّی یافته است. امّا اگر بیشتر درباره این موضوع بخواهیم كنكاش كنیم درمی یابیم كه مسأله نیایش به ویژه نماز، مخصوص ادیان وحیانی نبوده بلكه در ادیان غیر وحیانی یا غیر الهی هم مطرح بوده كه در زیر به برخی از آنها اشاره می كنیم.
به طور مثال در تاریخ ادیان جان ناس می خوانیم كه تبّتیان در مواقعی كه در دیر یا صومعه ای جشن معیّن بر پا می شد زوّار از هر طرف به آنجا روی می آوردند و هدایایی از جنش قماش و كره و غیره برای راهبان می آوردند و در آنجا چند روز اقامت كرده، به طواف و نماز و دعا و رقص مشغول می شدند و پس از یك سلسله عملیات سحرآمیز به اوطان خود مراجعت می كردند[1]. و نیز یاد آوری شده: «در اواسط قرن 14 میلادی بعد از این كه امپراطوری مغول از دیار چین محو و منقرض گردید، یكی از راهبان تبّتی به نام «شونگ ـ خا ـ پا» در صدد اصلاحاتی در دین «لاما» بر آمد و شریعتی بنیان نهاد كه به نام معبد زرد موصوف است. این اصلاح مذهبی انتظامات دیرها را شدیدتر و سخت تر گرداند و استعمال نوشابه های به كلّی حرام و عبادت و نمازها زیادتر معمول گردید.»[2] همچنین جان ناس به نقل از كتاب پنجلی كه به نام «راجه یوگه» موسوم است هشت قاعده برای جوكی سالك (یكی از مكاتب هندوان) مقرّر داشته است كه از جمله آن ها رعایت نظامات (یناما)، خودداری، نظافت، آرامش نفس، مطالعه و نماز.[3]