اهانت به ناموس رسول خدا
اهل سنت براي اينكه ازدواج عمر و ام كلثوم را ثابت كنند، روايات ساختگي فراواني را نقل كردهاند كه از شنيدن و خواندن آنها عرق شرم از پيشاني انسان جاري ميشود. ما از اهل سنت ميپرسيم: اثبات حسن روابط به چه قيمتي؟ آيا اين قدر ارزش دارد كه چنين رواياتي جعل و چنين تعابير زشت و زنندهاي مطرح كنند؟ ازدواج ام كلثوم با عمر عوارضي دارد كه كمترين عارضه آن اهانت به ناموس رسول خدا است، آيا شما اين عوارض را ميپذيريد؟ ابن حجر عسقلاني كه يكي از استوانههاي علمي اهل سنت و حافظ علي الاطلاق آنها است، در كتاب الاصابة نقل ميكند: عن محمد بن علي أن عمر خطب إلي علي ابنته أم كلثوم فذكر له صغرها فقيل له إنه ردك فعاوده فقال له علي أبعث بها إليك فإن رضيت فهي امرأتك فأرسل بها إليه فكشف عن ساقها فقالت مه لولا إنك أمير المؤمنين للطمت عينيك. الاصابه، ج8، ص464. از محمد بن علي روايت شده است كه عمر ام كلثوم را از علي (عليه السلام) خواستگاري كرد، امام خردسال بودن او را يادآوري كرد. به عمر گفته شد: علي تو را بيپاسخ گذاشته است، دوباره نزد وي برو. امام علي عليه السلام فرمود: من ام كلثوم را به نزد تو ميفرستم، اگر خوشت آمد، او را به همسري خود انتخاب كن. امام عليه السلام ام كلثوم را نزد عمر فرستاد، عمر ساق پاي ام كلثوم را برهنه كرد! ام كلثوم فرمود: اگر خليفه نبودي چشمت را كور ميكردم! و نيز ذهبي يكي ديگر از استوانههاي علمي اهل سنت در سير أعلام النبلاء نقل ميكند: