تشابه ادیان توحیدی تحرف کتاب مقدس و تحریف قرآن
استاد حسین نقوی
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره قم
گروه کتاب ادبیات: کتاب «شام برفی» به قلم محمد محمودی نورآبادی با مقدمه و بازنگری سعید عاکف.
این کتاب شرح 159 روز اسارت 49 زائر ایرانی حرم حضرت زینب (س) است که در مرداد سال 91 به دست تکفیریان و تروریستهای وهابی جیشالحر سوریه به اسارت درآمدند.
این گروه ایرانی به منظور زیارت عزم دمشق کرده ولی به بهانه اینکه این گروه پاسدار بوده و سابقه نظامی دارند، اتوبوس آنها را ربوده و به منظور تحت فشار قرار دادن جبهه مقاومت در سوریه و کشورهای حامی سوریه از جمله جمهوری اسلامی آنها را مورد شکنجه و آزار قرار دادند.
این گروهک که در این کتاب و از زبان اسرای در بند، معرفی شدهاند به شدت بی رحم و قسی هستند و رفتار آنها با ایرانیها به شدت غیر اسلامی و غیر اخلاقی است و این درحالی است که این گروهها خود را مقید به احکام اسلام و پیرو سنت نبوی (ص) قلمداد میکنند.
در مدت اسارت که در منزلهای گوناگون آنها را حبس کرده بودند علاوه بر فشارهای جسمی و فیزیکی به فشارهای عقیدتی و تفکری نیز دست میزدند و ایشان را تحت فشار قرار میدادند. وضو گرفتن به روش اهل تسنن، نماز خواندن بر اساس روش جماعت اهل سنت، خطاب قرار دادن ایرانیها به نام مجوس و بی احترامی به رهبران اسلام از زمره رفتارهایی است که با زوار ایرانی پیش گرفته بودند. یکی از برخوردهای جالب توجه که ایرانیها نیز به اجبار آن را پذیرفتند خواندن نماز جمعه و سب و لعن بشار اسد بود.
«خطبه اول شیخ کوتاهتر از آن چیزی بود که فکرش را میکردیم، اما آن قدر به دلم نشست که برای لحظههایی خودم را در مصلای جهرم دیدم. در خطبه دوم، شیخ در خصوص ظلم و ظالم سخن گفت و این که ظلم همیشه در طول تاریخ قبیح بوده و انسانهای ظالمی مثل بشار اسد، ماندگار نیستند ...»
شرایط سخت زندگی نیز از دیگر سختیهای بود که علاوه بر اسارت بر این گروه تحمیل شده بود و با روان و جسم فرزندان ایران اسلامی بازی میکرده است.
«سهشبانه روز تمام، چاهِ پر از فاضلاب سرش باز بود و ما نه تنها ناچار به تحمل بوی بد آن بودیم بلکه باید دور و بر آن مینشستیم، نماز میخواندیم، غذا میخوردیم و میخوابیدیم. چه حالی به من و صادق دست میداد وقتی ناچار میشدیم در کنار چاه پر از نجاست غذا بخوریم ... وقتی دیدیم نگهبانها کاری به چاه ندارند، ناچار در چاه را با همان وضع بستین و منتظر نرم شدن دل جماعت تکفیری ماندیم، جماعتی که خود را معتدلترین گروه معارض سوریه میدانستند و گاهی منت همین را نیز بر ما میگذاشتند. مثلا میگفتند خدا را شکر کنید که به پس النصره نخوردید.»
تفتیش عقاید از دیگر رفتارهایی بوده که در دوران اسارت به تناوب باز آنها صورت میگرفته است. استفاده از روشهای سهمگین شکنجه برای بازجویی و تفتیش عقاید مواردی است که در این کتاب به چشم میآید و میتواند سندی بر جنایتهای تروریستهای وهابی باشد. یکی از سوالهای این گروه تکفیری از اسرای ایرانی پرسش در ارتباط با نامزدهای انتخاباتی در سال 88 است.
«بلغوریات فرد تکفیری ادامه داشت. مترجم دوباره شروع کرد: در انتخابات (سال 88) به چه کسی رای دادید؟ طرفداران احمدینژاد دست بلند کنند... نگاهی به بچهها کردم و نگاهی به شخص تکفیری. متنظر بود طرفداران احمدینژاد دست بلند کرده و خود را معرفی کنند. اما هرکس به کاندیدایی غیر از احمدینژاد پناه برد! اسامی کاندیداهای انتخابات نهم و دهم با هم قاطی شده بودند؛ چیزی که دار و دسته توفیق از آن سر در نمیآوردند.
-بله من به دکتر معین رای دادم...
-منم به قالیباف رای دادم...
-رضایی...
-منم به موسوی رای دادم...»
این کتاب که خواندن آن برای علاقهمندان به مسائل منطقه و کسانی که نسبت به این گروه خوشبین هستند توصیه میشود. در بخشی از این کتاب آمده است.
«شماها مدت زیادی است که مهمان ما هستید. میبینید که برادران جیش الحر به شما هیچ آزاری نرساندهاند! پس باید فرق ما را با بشار ظالم فهمیده باشید! انشاءالله زمانی که آزاد میشوید، باید به ملت و دولت خود بگویید این تفاوتها را! بگویید که بشار ظالم و ستمگر است! مطمئن باشید که این مدت اگر برادران و همکاران ما از شماها مراقبت نمیکردند، همگی به وسیله ارتش بشار کشته میشدید...شما مدیون ما خواهید بود، اگر واقعیتهای سوریه را بازگو نکنید...»
مجموعه کامل یازده جلدی تاریخ تمدن ویل دورانت
مهمترین اثر ویل دورانت تاریخ تمدن، مجموعه کتابی ۱۱ جلدی است که با همکاری آریل دورانت، همسرش نوشتهاست. وی در این کتاب توانستهاست با استفاده از آثار مورخان دیگر -از هرودوت تا آرنولد توینبی- که از ابتدای تاریخ مکتوب بشر تا کنون زیستهاند، مکتب نوینی از تاریخنگاری را بوجود آورد. این مجموعه ناتمام است. دورانت میخواست نگارش آن را تا تاریخ معاصر غرب (تا سال ۱۹۳۳) ادامه دهند اما با مرگ هر دو، مجموعه تاریخ تمدن فقط تا جلد یازدهم که اختصاص به دوران ناپلئون دارد پیش رفت
عرضه اعمال بر رسول خدا و أئمه اطهار(علیهم السلام)
خداوند متعال در قرآن كریم می فرماید:"و قل اعملوا فسیری الله عملكم ورسوله والمؤمنون[1]"؛ و بگو: عمل كنيد به زودى خدا و پيامبرش و مؤمنان اعمال شما را خواهند ديد،
امام صادق (علیهالسلام) فرمود:منظور از مؤمنان در این آیه ما هستیم؛ إیّانا عنی ، المؤمنون هم الأئمة[2]. بنابراین، همهی كارهای ما در مشهد و محضر آنان است، نه تنها اعمال ما را میبینند و از آن خوشحال یا ناراحت میشوند، بلكه در قیامت، مطابق آنچه دیدهاند شهادت میدهند.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود:چرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را ناراحت میكنید؟ گفتند: چگونه ناراحتش میكنیم؟ فرمود: مگر نمیدانید كه اعمال شما بر او عرضه میشود و اگر معصیت خدا را در آن ببیند موجب ناراحتی او میشود؟ آنگاه سفارش كرد: تلاش كنید رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را خوشحال كنید و موجبات ناراحتی او را فراهم نكنید[3].
داود بن کثیر رقّی میگوید: پسر عمویی داشتم كه شخصی معاند و خبیث بود، در حال حركت به سوی مكه بودم كه متوجه شدم وضع زندگی او و خانوادهاش پریشان است. مقداری كمك برای او فرستادم و به سوی مقصدم حركت كردم. در مدینه به محضر امام صادق (علیهالسلام) شرفیاب شدم، نزد آن حضرت نشسته بودم كه ابتدا به سخن كرد و فرمود: ای داود! روز پنجشنبه اعمال شما را بر من عرضه كردند وقتی در میان اعمال تو صلهای را كه به پسر عمویت داده بودی مشاهده كردم، خوشحال شدم. میدانم كه این صلهی تو [و جفای او] موجب تسریع در اجل او خواهد شد[4].
عبد الله بن ابان از اشخاص صاحب نام نزد امام علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) درخواست كرد که برای خود و خانواده اش دعا فرمایند. آن حضرت فرمودند: آیا فکر می کنی من شما را دعا نمی کنم به خدا قسم اعمال شما(شیعیان) هر روز و شب بر من عرضه می شود.! عبدالله می گوید این سخن برایم عظیم جلوه کرد تا این که حضرت فرمود: آیا کتاب خدا را نمی خوانی که می گوید:« و بگو: عمل كنيد به زودى خدا و پيامبرش و مؤمنان اعمال شما را خواهند ديد» به خداوند قسم مقصود از مومنون علی بن ابیطالب ع و اهل بیت معصومین اش می باشد[5] .
منابع دیگر که می توان مراجعه کرد:1.معانی الاخبار/ص379. 2.من لایحضره الفقیه/ج1/ص186. 3.اثبات الوصیه/ص183. 4.الکافی/ج1/ص543. 5.تحف العقول/ص484. 6.بصائرالدرجات/ج1/424. 7.تفسیرقمی/ج1/ص290
[3]بحار، ج 23، ص 349؛ نور الثقلین، ج2، ص263.على بن إبراهيم عن أبيه عن عثمان بن عيسى عن سماعة عن ابى عبد الله عليه السلام قال: سمعته يقول: ما لكم تسوؤن رسول الله صلى الله عليه و آله؟ فقال له رجل: كيف نسوئه فقال: أما تعلمون ان أعمالكم تعرض عليه؟ فاذا راى فيها معصية سائه ذلك فلا تسوؤا
[4]بحار، ج23، ص339.{ الأمالي للشيخ الطوسي الْمُفِيدُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ بِلَالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّيَّارِيِّ عَنْ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ سَعِيدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ الرَّقِّيِّ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ قَالَ لِي مُبْتَدِئاً مِنْ قِبَلِ نَفْسِهِ يَا دَاوُدُ لَقَدْ عُرِضَتْ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ يَوْمَ الْخَمِيسِ فَرَأَيْتُ فِيمَا عُرِضَ عَلَيَّ مِنْ عَمَلِكَ صِلَتَكَ لِابْنِ عَمِّكَ فُلَانٍ فَسَرَّنِي ذَلِكَ إِنِّي عَلِمْتُ أَنَّ صِلَتَكَ لَهُ أَسْرَعُ لِفَنَاءِ عُمُرِهِ وَ قَطْعِ أَجَلِهِ قَالَ دَاوُدُ وَ كَانَ لِيَ ابْنُ عَمٍّ مُعَانِدٍ خَبِيثٍ بَلَغَنِي عَنْهُ وَ عَنْ عِيَالِهِ سُوءُ حَالِهِ فَصَكَكْتُ لَهُ نَفَقَةً قَبْلَ خُرُوجِي إِلَى مَكَّةَ فَلَمَّا صِرْتُ بِالْمَدِينَةِ أَخْبَرَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِذَلِكَ.}
[5]بحار، ج23، ص347. و کتاب وسائل الشیعه باب جهادالنفسقُلْتُ لِلرِّضَا ع ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي قَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ."
ألاعتقادات فی دین الامامیة یا اعتقادات الامامیة مشهور به اعتقادات صدوق کتابی مختصر در علم کلام شیعه نوشته شیخ صدوق متوفای ۳۸۱ ق. او در این کتاب با استناد به روایات معصومانع به اثبات عقائد شیعهمیپردازد. شیخ صدوق این کتاب را هنگام سفر به نیشابورو به درخواست عالمان نیشابوری نوشته است. این کتاب دارای شروح و ترجمههای فراوانی است
پاسخ به شبهات فاطمیه
این فایلی است دارای مطالبی بسیار مهم در شأن و منزلت حضرت صدیقه طاهره(س) است که طالبان حقیقت و کمال باید به دقت در این موضوع ها تأمل کنند و شأن سیده نساءعالمین (س) را خوب درک کنند. به عنوان مثال در این فایل 253 صفحه ای به روایتی از ابن حجر در مورد ازیت پیامبر (ص) که چه کم چه زیاد، حرام است همچنین ازیت فاطمه (س) نیز حرام است.
قال ابن حجر بعد نقل الحديث: وفي الحديث تحريم أذى من يتأذى النبي صلى اللّه عليه وسلم بتأذيه لأنّ أذى النبي صلى اللّه عليه وسلم حرام إتّفاقا، قليله وكثيره، وقد جزم بأنه يؤذيه ما يؤذي فاطمة فكلّ من وقع منه في حق فاطمة شئ فتأذّت به، فهو يؤذي النبي صلى اللّه عليه وسلم بشهادة هذا الخبر الصحيح ،ولا شئ أعظم في إدخال الأذى عليها من قتل ولدها ولهذا عرف بالاستقراء معاجلة من تعاطى ذلك بالعقوبة في الدنيا ولعذاب الآخرة أشدّ.
فتح الباري: ج 9ص 270، باب ذبّ الرجل عن ابنته ... .
پاورپونت
حادثه عظیم و ارزشمند کربلا توجه محققان بسیارى را، از شیعه و سنى و حتى غیرمسلمان، به خود جلب کرده و هر یک از زاویه اى به آن نگریسته و آن را مورد بررسى و تحلیل قرار داده اند اما به نظر مى رسد هنوز نکات و مطالب قابل توجهى وجود دارد که به دلیل حساسیت و یا شهرت، کم تر مورد نقد و بررسى قرار گرفته است; از جمله این موارد، شناخت دقیق تفکر سیاسى ـ مذهبى نیروهاى عراقى اى است که در برابر قیام امام حسین(علیه السلام)صف آرایى کردند و در کوفه و کربلا حزب اموى را یارى رساندند. اهمیت پرداختن به این موضوع، ناشى از جایگاه تاریخى شهر کوفه به عنوان مهد تفکر شیعه و مرکز اجتماع شیعیان است. این سابقه تاریخى با وقوع حادثه کربلا در حوزه ى جغرافیاى سیاسى این نقطه، بر پیچیدگى تحلیل این نهضت افزوده و سبب شده است که همیشه صورت ظاهرى آن ـ به عمد و یا به سهو ـ مورد توجه قرار گیرد و به آن دامن زده شود تا حقیقت ماجرا و یا قسمت قابل توجهى از آن در ابهام بماند و چهره ى بازیگران و دست اندرکاران واقعى آن آشکار نگردد
منبع: http://www.parsbook.org
تعداد صفحات : 9